به گزارش فاطر 24؛ در دنیای امروز اهمیت و جایگاه رسانه بر کمتر کسی پوشیده بوده و کمتر کسی نیز می توان یافت که متأثر از تأثیرات رسانه های گوناگون نباشد.
جامعه ی ایرانی اما با ویژگی ها و مولفه های فرهنگی و ی خاص خود شاهد حضور رسانه های مختلف با ضریب نفوذهای متفاوت می باشد.
سایت های اینترنتی ، رومه ها ، شبکه های ماهواره ای ، رادیو و تلویزیون.
در میان انبوه این رسانه ها تلویزیون اما تافته ای جدا بافته به حساب می آید! رسانه ای که فارغ از معدل عملکرد آن به جهات مختلف از اعتماد عمومی گرفته تا شاید بی رقیب بودن در میدان فرهنگ سازی جامعه همیشه شاهد یکه تازی آن بوده ایم و این قدرت جریان سازی و تءثیرگذاری غیر قابل انکار آن مسئولیت و وظیفه ی این رسانه ملی را صدچندان می کند.
در سالهای اخیر اما به روی آنتن رفتن برخی برنامه های مورد دار و بعضا ضد ارزشی همچون سریال طنز ساختمان پزشکان و. حساسیت دغدغه مندان فرهنگ این مرز و بوم را بر انگیخته و موجب نگرانی آنان از نفوذ جریانهایی با تفکرات غلط برای استخاله از درون این رسانه و در نتیجه تأثیر گذاری بر سبک زندگی و اعتقادات مردم ایران اسلامی شده است.
بعد از دوره ای رکود در پخش این چنین برنامه هایی !! چند شبی است که سریال ظاهرأ ارزشی انقلاب زیبا از شبکه اول سیما روی آنتن رفته و هرشب بینندگان خاص خود را در مقابل جعبه ی جادویی قرار می دهد.
گذشته از قسمتهای قبلی قسمت هشتم این سریال اما حاوی بخشی بود که می توان در آن رگه ها و نشئه های التقاط فکری و اعتقادی را در میان دیالوگ های رد و بدل شده ی بازیگرانش به وضوح دنبال کرد.
آنجا که بین دقایق 47/29 تا 50/30 مکالمه ای ما بین بازیگر نقش زیبا و مسئول پرونده قتل اتفاق می افتد.
آنجا که آقای پلیس با حالت و لحنی که حرفهایش موجه جلوه کند از زیبا دعوت می کند تا با حامد به یک بازی احساسی دست بزند و تاأکید می کند که " مهم نیست چه رفتاری با او انجام دهد" بلکه "مهم رسیدن به جواب سئوال های آقای پلیس است"!
آنجا که آقای پلیس بیان می کند که "هر کاری" که انجام می دهد برای این است که "زودتر به نتیجه برسد".
آنجا که آقای پلیس در جواب سئوال زیبا که می پرسد "حتی با فریب دادن او و بازی احساسی با حامد" و آقای پلیس جواب می دهد " به هر شیوه ای"!
و در پایان آنجا که آقای پلیس آشکارا می گوید " من باید سند و مدرک جور کنم خانم،حتی اگه مجبور بشم به شما دروغ بگم ، من نتیجه کارم برام مهمه"!!
شاید اغلب افراد بی اعتنا از کنار این مکالمه بگذرند ، شاید هم تأیید کننده ی حرفهای جناب آقای پلیس باشند.
اما با نگاهی به اصول اعتقادی و دینی اسلام در می یابیم که در هیچ جایی از دین و آئین ما مجوزی برای چنین رفتارهایی صادر نشده که هیچ بلکه با آن به شدت هم مخالفت شده است.
در سیره ائمه ما چه بسیار است حوادثی که با منطق مدرن و ت باز "خذ الغایات و اترک المبادی " هدف را بگیر و مقدمات را رها کن به مخالفت برخواسته شده و معیار نه رسیدن به هدف با هر وسیله ای که مسئولیت در برابر خدا معرفی می شود.
در اندیشه امام راحل (ره) نیز مخالفت با منطق "هدف وسیله را توجیه می کند" موج می زند .
ایشان استفاده از فریب را برای رسیدن به هدف جایز نمی داند و همواره آن را نوعی معاویه گری می دانند و می فرمایند: "ت، خدعه نیست، ت یك حقیقتی است كه مملكت را اداره میكند، خدعه و فریب نیست، اینها همهاش خطاست، اسلام، حقیقت ت است، خدعه و فریب نیست."
شهید مطهری نیز در خصوص رد " هدف وسیله را توجیه می کند " در جلد 16 مجموعه آثار (سیره ی نبوی) می فرمایند:
"برای حق باید از حق استفاده کرد. یکی از راه هایی که از آن راه بر دین از جنبه های مختلف ضربه وارد شده است، رعایت نکردن این اصل است که ما همان طور که هدفمان باید مقدس باشد، وسایلی هم که برای این هدف مقدس استخدام می کنیم باید مقدس باشد؛ مثلاً ما نباید دروغ بگوییم، نباید غیبت کنیم، نباید تهمت بزنیم؛ نه فقط برای خودمان نباید دروغ بگوییم، به نفع دین هم نباید دروغ بگوییم، یعنی به نفع دین هم نباید بی دینی کنیم، چون دروغ گفتن بیدینی است. یعنی به نفع دین دروغ گفتن به نفع دین بی دینی کردن است."
در جایی دیگر می فرماید:
اولین شرط رساندن یک پیام الهی این است که از هرگونه وسیلهای نمیتوان استفاده کرد. میگویند:" اَلْغایاتُ تُبَرِرُ الْمَبادی" یعنی نتیجهها مقدمات را تجویز میکنند؛ همینقدر که هدف ، هدف درستی بود، دیگر به مقدمه نگاه نکن. چنین اصلی مطرود است.
لازمه پذیرش " هدف وسیله را توجیه می کند "پذیرش نسبیت اخلاقی است که اکنون غرب را به ورطه ی نابودی کشانده است. آنجا که اخلاقیات مطلق نباشد نفع شخصی در هر موقعیتی وسیله ای را برای نیل به هدف مقدس جلوه خواهد ساخت و اینگونه خواهد شد که در جایی دروغ ، در جایی زدن و در مرحله ای کشتن برای نیل به یک هدف به ظاهر والا موجه جلوه داده خواهد شد.
اکنون اگر با در نظر گرفتن همه این مسائل و مطالب به مکالمه بین زیبا و آقای پلیس که در اینجا به جهت انتساب به حکومت ایران اسلامی توجه دوچندانی را به خود جلب می کند برگردیم خواهیم دید که رخنه تفکری که در عموم جهان به تفکر ماکیاولیستی معروف است در آن به عمد یا از روی سهو آشکار و مشهود است.
پلیسی از نظام جمهوری اسلامی برای دست یافتن به اهداف خود دست به هر کاری می زند.برای او هدف وسیله را توجیه می کند!!
آری همه تأثیرات مثبت فیلم(در صورتی که چنین تأثیری بوده باشد) در نزدیک به 1000 دقیقه کل آن توسط 50 ثانیه مکالمه ی برآمده از یک فلسفه ی ضد دینی ذبح می شود.
و اگر انگ حساسیت بیش از حد با نگارنده زده نشود می شود گفت که هدف آگاهانه یا نا آگاهانه آن عمل به قانون 20:80 رسانه های غربی است که در آن 80 درصد آنچه مردم می خواهند بشنوند گفته می شود تا 20 درصد آنچه خودشان می خواهند در ذهن ها القا کنند را بگویند.
و اینک تلویزیون ایران اسلامی یک شب تریبون طرفداران نیکولو ماکیاولی بود وخیلی ها ندانستند!!
فاطر24؛ در سالهای اخیر روند فرهنگی و البته ی جامعه به گونه ای بوده است که سخن گفتن از مسئله ی حجاب اندکی سخت می نماید.
اما چندی قبل در یکی از ادارات مطلبی دیدم که مرا ناگزیر دست به قلم کرد تا علیرغم سهل و ممتنع بودن مسئله جرأت به خرج داده و چند خطی در این خصوص بنگارم.
آری این همان تیتر مطلب یا در واقع برنامه تدوین شده یکی از سازمانهای دخیل در عرصه فرهنگ بود که توجه مرا به خود جلب کرد.
در توضیح این تیتر آمده بود : در نتیجه فعالیت ها و برنامه های فرهنگی وضعیت حجاب در سال 1404 بایستی به گونه ای باشد که در محله های شهر بی حجاب و کم حجابی مشاهده نشود!!
شاید در نگاه اول مسئله زیاد مهمی به نظر نرسد اما با کمی دقت و هوشیاری می شود به عمق مسئله ژی برد. اکنون حدود 10 سال از آن چشم انداز 20 ساله ای که قرار بود در سال 1404 به آن برسیم می گذرد. هر چند در یک سال گذشته از شتاب قبلی ژیشرفتها بنا به گزارشهای بین المللی کاسته شده و بعضا با عقب گرد روبه رو بوده ایم لیکن دست آوردهای بسیاری نیز در راه رسیدن به اهداف کلی آن داشته ایم. مخصوصا در زمینه های علمی همچون نانو ، سلولهای بنیادی و هسته ای و عرصه های تسلیحاتی و نظامی .
چشم انداز فرهنگی 1404 هر چه باشد بی شک یکی از مولفه های اصلی و اولیه آن می بایستی سازگار شدن شکل ظاهری جامعه با باورهای دینی و مذهبی آم باشد که حجاب از بدیهی ترین آن ظواهر خواهد بود.
اما با کمال تعجب و صد البته تأسف باید اذعان کنیم که علیرغم تصویب چشم انداز فرهنگی بیست ساله از سوی شورای مهندسی فرهنگی شورای انقلاب فرهنگی ، نه تنها تا به حال به صورت روشن و واضحی برای مردم تشریح نشده بلکه در عمل نیز از آنچه در ابتدای این برنامه داشته ایم حرکتی رو به قهقرا را داشته و در آستانه سقوط فرهنگی قرار گرفته ایم.
گذشته از سئوالات کلیشه ای متداولی همچون اینکه واقعأ چه کسانی در این امر مسئول اند ( چرا که حد اقل مسئولین این امر خود بر مسئول بودن خود واقفند) و یا اینکه چرا اینگونه شده و می شود ؛ سئوال ساده تر و در عین حال بنیانی ترو عامه ژسندانه تر نگارنده که بر آمده از چندین جلسه صحبت با دغدغه مندان فرهنگی جامعه می باشد این است که آیا مسئولان ما واقعأ خوابیده اند یا خود را به خواب زده اند؟؟
آیا در سالاهای اخیر ازبانه های آتش بی حجابی در جامعه که جرقه های اصلی آن با شعار آزادی در برخی دولتها زده شد و شعله ور گشت رو به خاموشی رفته یا هر روزمان بدتر از دیروزمان بوده است؟؟
هر گاه که مسئله فرهنگ مطرح شده به تبع آن موضوع حجاب اوج گرفته و در این میان حد اقل سه طیف ابراز وجود کرده اند؛ گروهی ژست متمدنانه به خود گرفته و برای جلب توجه و کسب رآی بی حجابان در روزهای مبادای ی حجاب را أمری شخصی قلمداد کرده و دخالت در آن را مجاز ندانسته اند و گروهی نیز با آن با آن به صورت قهری برخورد کرده و پلیس بازی راه انداخته اند! در این میان گروهی نیز میانجیگرانه به پا خواسته و فریاد کار فرهنگی و مدت دار بر آورده اند اما ماحصل همه جنجالها ،بر خوردها و فریاد ها همان است که امروز در کف خیابانها می بینیم؛ اقزایش روز افزون بی حجابی ، بی بند و باری و افسار گسیختگی فرهنگی که گزارش دست اندرکاران مجلس مبنی بر اسفناک بودن وضع روابط خاص در جامعه نیز تأییدی بر این مدعاست.
آری مسئولان ما یادر خوابند که بدا به حال آنان که در بهبوهه ی شبیخون فرهنگی به خواب رفته اند و اگر خود را به خواب زده اند که وای بر ما و بر آنان که سکان فرهنگی کشور را به دست نااهلانی راحت طلب سپرده ایم که انگونه کشتی فرهنگ یک ملت را به ناکجا آباد هدایت می کنند.مسئولانی خود باخته که می دانند انتهای این مسیر نه رسیدن به چشم انداز 1404 که فرو غلتیدن و سقوط در ورطه فرهنگ غربی است.
مسئولانی که به نظر می رسد برای برخی از آنها 1404 نه یک چشم انداز که یک مانع بر سر غربیزاسیون فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی است.
و أعدوا لهم مااستطعتم من قوه »
و آری خداوند نیز لحظه ی آفرینش انسان سلاح و سپری در وجودش نهاد
و من چشم را ترکیب قرنیه و شبکیه نمی دانم!!!
که چشم سلاح آدمی است!
و نگاه شاهراه انتقال پیام . . .
حتی در این عصر ارتباطات!
که هیچ پیامک انتطاری مفهوم چشم انتظار» را نمی رساند . . .
و تقوی تنها سپر» اوست
و غربال ایمان گلوگاه آزمایش نگاههاست . . .
که نگاه ناپاک از آن نخواهد گذشت!
و گستره دل ، آوردگاه حق و باطل است . . .
و ای کاش دلهایمان نشیمنگاه نگاهی باشد
که یاد آور جمله کلمة الله هی العلیا»ست
که انسان جز از خدا نیست
و جز برای خدا نیست ؛ و تقوی جز این نیست که حتی نگاهت نیز برای خدا باشد
و دلهای خدایی تنها با نگاههای خدایی انس خواهد گرفت و لا غیر . . .
سروده شده توسط : محمد اصغری مرجانلو
08/02/1390
درباره این سایت