محل تبلیغات شما
گروه ی خبرگزاری دانشجو»- محمد اصغری؛ اگر دولت مثلا در موسم عید و یا در آستانه ماه مبارک رمضان تیم های کنترل قیمت را روانه بازار می کند و مؤثر می افتد این سوال برای مردم عادی ایجاد می شود که آیا مردم تنها در آستانه عید و ماه مبارک زندگی می کنند و در بقیه ماه های سال در خواب زمستانی بسر می برند؟ و البته در ادامه این سوال شکل گیری یک تصور خطرناک تر که اگر دولت توان این کار(کنترل بازار) را دارد و این کار را انجام نمی دهد پس احتمالا دست برخی کارگزاران او با دستان چپاولگر پشت پرده در یک کاسه است!

امروز قلم زدن در مورد مشکلات مردم از منظر یک کارشناس به ابزاری جهت رسیدن به مطامع مختلف تبدیل شده است. عده ای با آن ژست همجنس بودن با مردم می گیرند و عده ای برای مطرح شدن در میان مردم برای جمع کردن رای در دور بعدی فلان انتخابات و عده ای هم شاید برای باج گیری از برخی ها که نمی خواهند کسی در مورد ضعف حوزه مسئولیتیشان سخن بگویند از آن بهره می گیرند.

لیکن متاسفانه اکثر کارشناسان امروزی ما اکنون از طبقه تحت فشار جامعه فاصله گرفته اند و آنگونه که باید، درد را درد نمی نگارند و بیشتر در همان مرحله بازی با کلمات، اینکه کدام کلمه قلمبه ایسم دار را بکار ببرم که خواننده با دیدنش بگوید که کارشناس باسوادی بوده است، گیر می کنند و وقتی به خود مشکل می رسند که دیگر تعداد خطوطی که رومه برای مطلبشان در نظر گرفته بود رو به اتمام است.

این نوشته بر آن است که سنت شکنانه از دید یک فرد عادی و نه کارشناس، که در متن جامعه حضور دارد در مورد آنچه بر مردم و در ذهن مردم می گذرد به بحث بنشیند، هر چند این به مفهوم به کار بردن مفاهیم نامعقول نخواهد بود.

چند صباحی است که بازار ایران تحت تاثیر ت های بین المللی و همچنین ت های ظاهرا اقتصادی دولت کریمه و البته جزء لاینفک اقتصاد ایران یعنی دست های پشت پرده که حتی برخی ها با شعار قطع کردن همین دست ها پله های ترقی را به یکباره طی کردند، تنها یک جز از زوج مرتب افت و خیز» یعنی خیز» آن هم از نوع ویژه ایرانی آن است.

محاسبه تورم را به مراجع قانونی که البته تعدادشان احتمالا به اندازه تمام دستگاههای اقتصادی و ی کشور برسد وا می گذاریم و از آنچه حتی یک بچه کارگر ساختمانی قادر به لمس و درک آن است سخن خواهیم گفت.

وقتی اخبار اعلام می کند که رئیس کل بانک مرکزی نرخ تورم را مثلا 20 درصد اعلام کرد چند احتمال قابل بررسی وجود دارد:

اول اینکه: قشر مرفه و به قول دولتی ها دهک بالای جامعه اصولا از اعلام این خبر ککشان هم نخواهد گزید؛ چرا که طبق اصول ریاضی بینهای منهای (x+20%x) باز همان بینهایت خواهد بود!

دوم اینکه: علاوه بر اینکه ککشان نخواهد گزید که هیچ، فردای صحبت های جناب رئیس کل حداقل و شاید هم بیشتر از 20 درصد بر قیمت کالاها و اجناس بازار که مالکیت آنهم در دست همان دهک معروف است افزوده خواهد شد در حالی که همچنان فرمول احتمال اول در مورد همین دهک باز صادق خواهد بود.

سوم اینکه: قشر متوسط به پایین جامعه که به قول معروف و عامیانه، با دستشان کار می کنند و با دهانشان می خورند و از مدتی قبل تا مدت ها بعد بر میزان درآمدشان افزوده نخواهد شد فردایی سختتر از امروز سختشان خواهند داشت!

چهارم و محتملترین مسئله که البته به ذهن اغلب ساکنین ایران اسلامی نیز خطور خواهد کرد اینکه احتمالا آقای رئیس کل در ایران زندگی نمی کنند و یا اینکه از ساختمان منزل یا بانک مرکزی بیرون نمی آیند! چراکه اساسا تورم 20 درصدی ابداً با آنچه مردم با گوشت و پوست و استخوانشان درک، که هیچ بلکه لمس می کنند همخوانی ندارد؛ شاید آقای رئیس کل این احتمال را می دهند که اعلام تورم 20 درصد تصور غلط واقعیت ملموس (!) توسط مردم را عوض خواهد کرد.

اگر از بحث احتمالات و شایدها خارج شویم و کمی در داخل بازار راه برویم آنچه خواهیم شنید مباحث روز و دست اول ت کلان کشور و اخبار جهانی خواهد بود. اینکه در کدام کشور اروپایی تظاهرات مخالفان فلان ت اقتصادی ادامه دارد و یا در فلان ایالت امریکا چه اتفاقی در حال وقوع است و یا اینکه شاهد تلاش آنان برای تفسیر رفتار متقابل 5+1 و ایران نسبت به هم و در مذاکرات گذشته و سعی بر پیش بینی نتیجه مذاکرات پیش رو خواهیم بود. لیکن فارغ از اینکه هر کدام از بحث های مطروحه می تواند در اقتصاد دخیل باشد یا خیر، فارغ از اینکه این اتفاقات باعث ثبات در اقتصاد جهانی شود یا تلاطم آن، به قطع یقین بهانه نه ای برای افزایش قیمت های داخلی خواهد بود.

اکنون وضعیت به گونه ای شده است که حتی خرده پاترین عضو گردونه کالا که عبارت از بقالی ها و دکه ها هستند و حتی بعضا دستفروش های سر کوچه قیمت های خود را خودسرانه و با توجه به ت های کلان جهانی بالا می برند.

چرایی این موضوع به نظر می رسد کمی پیچیده باشد؛ قدم زدن در همان بازار این نکته را به انسان دقیق القا خواهد کرد که کلمه می گویند.» بیش از حد معمول آن استعمال می شود، می گویند فلان کالا گرانتر خواهد شد، می گویند فلان جنس تحریم خواهد شد، می گویند. و هرچه بگردیم به هسته مرکزی مخابره میگویندها نخواهیم رسید، واگر چه به هسته مخابره نرسیم به نتیجه می گویندها که سعود قیمت هاست» خواهیم رسید.

ادعاهای دولت کریمه را مبنی بر کنترل قیمت ها، تعادل بازار، بازرسی های روزانه و قسمت از نظر عوام مضحک آن یعنی پلمپ فلان سوپر مارکت به بهانه گران فروشی را که دنبال کنیم و آن را در مقابل واقعیات ملموس و جاری که شاید بطور اتفاقی خلاف آنچه دولتی ها مدعیش بوده اند می باشد قرار دهیم به قسمتی خواهیم رسید که دیگر کارشناس تحصیل کرده مرفه گشته یا از درک آن عاجز است و یا از گفتن آن باز خواهد ماند و آن شکل گیری این تصور در اذهان عمومی است که برخی ها مردم را به بازی گرفته اند.»

راستی آزمایی این تصور خطرناک که البته اکنون شیوع یافته را نیز بر عهده قوه محترم قضائیه که این روزها شاید به اندازه همه سال های پس از انقلاب درگیر حل و فصل تعدادی از پرونده های کشف شده اختلاس های چند ده میلیاردی می باشد وامی گذاریم، لیکن این مانع از انتقاد و پیشنهاد ما نسبت به دولت عزیز نخواهد بود.

از منظر مردم عادی معقول به نظر نمی رسد که یک شبه 50 درصد بر قیمت نان افزوده شود آنهم به بهانه حمایت از تولید کننده، افزایش قیمتی که می دانیم بر قیمت سایر مواد و اجناس نیز چه تاثیری خواهد گذاشت.

بدون مرتبط کردن وضعیت کنونی بوجود آمده با انتخابات سال آینده، با در کنار هم گذاشتن اتفاقات جاری و برخی شایعات و همچنین لحاظ شعار سال مبنی بر حمایت از کار و تولید و سرمایه ایرانی به نظر می رسد اقدامات هدفداری مبنی بر تخریب این شعار البته با اجرای کارهای بظاهر موجه در حال انجام است.
 
برای حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی تصمیمات آنی و یک شبه که آفت همه دولت های ما بوده و در شش هفت سال اخیر به شدت افزایش یافته چاره کار نبوده و نیاز به بر آوردها و برنامه ریزی های دقیق تری می باشد.

اینکه دولت مثلا در مورد بالا رفتن قیمت نان که یکی از اساسی ترین مواد سبد غذایی ما ایرانیان است آنهم خارج از برنامه هدفمندی یارانه ها حمایت از تولید کننده را بهانه خود قرار می دهد بنظر بهانه معقول و قانع کننده ای نمی رسد. اکنون قیمت نان در هر قرص به اندازه افزایش قیمت هر کیلوگرم گندم بالا رفته و حتی در برخی شهرها در آن واحد بیش از سه نرخ متفاوت برای یک نوع نان وجود دارد.

اکنون مردم تحت فشارند ولی هنوز وزنه ارزش ها سنگین تر از بار فشارهای بعضا عمدی ایجاد شده برای آنان است لیکن مسئولان بایستی به هر طریق ممکن در برداشتن این بار سنگین تسریع داشته باشند.

افکار ماکیاولی میهمان خانه های ایرانی

چشم انداز 1404 حجاب!

تحریم‌ها؛ نبرد بر سر ناکارآمدی مکتب اومانیستی در مقابل مکتب الهی

های ,مردم ,اینکه ,ها ,قیمت ,یک ,و یا ,در مورد ,را به ,حمایت از ,می کنند

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

راین ملودی مطالب اینترنتی Eustolia's notes خوشنویسان بوکان روغن دنبه اخبار بانکی گنج یاب فروشگاه اینترنتی اول مارکت هوم فرش HomeFresh مهندسی پلیمر(polymer engineering)